پیشوای عادل
- پنجشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۱، ۰۱:۲۲ ب.ظ

فرمودند: عاصم را حاضر کنید!
عاصم را احضار کردند و آوردند .
علی " علیه السلام " به او رو کرد و فرمود : " ای دشمن جان خود ، شیطان عقل تو را ربوده است ، چرا به زن و فرزند خویش رحم نکردی ؟ آیا تو خیال میکنی که خدایی که نعمتهای پاکیزه دنیا را برای تو حلال و روا ساخته ناراضی میشود ، از اینکه تو از آنها بهره ببری ؟ تو در نزد خدا کوچکتر از این هستی " .
عاصم : " یا امیرالمؤمنین ، تو خودت هم که مثل من هستی ، تو هم که به خود سختی میدهی و در زندگی بر خود سخت میگیری ، تو هم که جامه نرم نمیپوشی و غذای لذیذ نمیخوری ، بنابراین من همان کار را میکنم که تو میکنی ، و از همان راه میروم که تو میروی".
فرمودند: " اشتباه میکنی ، من با تو فرق دارم ، من سمتی دارم که تو نداری ، من در لباس پیشوایی و حکومتم ، وظیفه حاکم و پیشوا وظیفه دیگری است . خداوند بر پیشوایان عادل فرض کرده که ضعیفترین طبقات ملت خود را مقیاس زندگی شخصی خود قرار دهند . و آن طوری زندگی کنند که تهیدستترین مردم زندگی میکنند . تا سختی فقر و تهیدستی به آن طبقه اثر نکند ، بنابراین من وظیفهای دارم و تو وظیفه ای ".
جلد اول داستان وراستان صفحه58بااندکی تلخیص
- ۹۱/۰۶/۰۹